مقالات مقالات .

مقالات

زندگی در شرایط سخت

اینطوری می‌شوند.

 


ما طی ده سال گذشته با هزاران نفر از آدم‌های فوق‌العاده این چنینی کار کرده‌ایم، چه به صورت آنلاین و چه حضوری. در بسیاری از موارد آنها با احساس سردرگمی و یکنواختی، ناآگاه از درخشندگی خودشان و این واقعیت که چالش‌ها و مشکلاتشان در زندگی آنها را قوی‌تر کرده است، پیش ما می‌آیند.

 


اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم، وقتی شرایط زندگی سخت می‌شود و با مشکلات متعددی در زندگی روبه‌رو می‌شوید، می توانید اجازه دهید آن شرایط شما را توصیف کند، ویرانتان کند و یا قوی‌ترتان کند. انتخاب با خودتان است.

 


زندگی در شرایط سختزندگی در شرایط سخت

در مقاله امروز، می‌خواهیم به شما چند واقعیت مهم که به سادگی فراموشمان می‌شود را یادآور شویم. این واقعیت‌ها کمکتان می‌کند عاقلانه‌تر انتخاب کنید و در شرایط سخت هم قوی‌تر شوید.

 


۱. درد بخشی از زندگی و عشق است و به رشد شما کمک می‌کند. خیلی از ما از خودمان می‌ترسیم، از حقیقت خودمان و از احساساتمان. درمورد عالی بودن زندگی و عشق حرف می‌زنیم ولی هر روز خودمان را از هر دو آنها پنهان می‌کنیم. خودمان را از حقیقی‌ترین احساساتمان پنهان می‌کنیم. زیرا واقعیت این است که عشق و زندگی گاهی ناراحت‌کننده می‌شود و احساسی که ایجاد می‌کند اذیتمان می‌کند.

 


نحوه زندگی در شرایط سخت

از کودکی به ما یاد داده‌اند که همه دردها بد و مضر هستند. بااینجال اگر از حس کردن احساسی که واقعاً داریم بترسیم، چطور می‌توانیم با زندگی و عشق واقعی روبه‌رو شویم؟ ما لازم داریم که درد را احساس کنیم، درست همانطور که زنده بودن و دوست داشته شدن را باید حس کنیم. درد برای بیدار کردن ماست. بااینحال همیشه سعی می‌کنیم دردمان را پنهان کنیم. این را درک کنید. فقط زمانی می‌توانید بفهمید که تا چه اندازه قوی هستید که قوی بودن تنها گزینه باقی برای شما باشد.

 


همه چیز بستگی به برخورد شما با چیزهایی دارد که آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌روند. این چیزی است که مهم است. درد هم یک حس است. احساسات شما بخشی از شما هستند – واقعیت شما. اگر بخاطر آنها شرمسار باشید و آنها را پنهان کنید، اجازه داده‌اید که دروغ عدم‌امنیت واقعیتتان را نابود کند. بخاطر حقتان برای حس کردن درد – و تحمل کردن آن – برای داشتن زخم، برای کنار آمدن با واقعیت‌های عشق و زندگی بایستید تا بتوانید قوی‌ترین، عاقل‌ترین و حقیقی‌ترین نسخه خودتان باشید.

 


۲. نگرشتان نیمی از مبارزه است. داشتن روزهای سخت و ناراحت‌کننده هیچ اشکالی ندارد. اینکه از زندگی انتظار داشته باشید همیشه عالی باشد یعنی بخواهید در اقیانوسی شنا کنید که هیچ جزر و مدی نداشته باشد. اما وقتی متوجه شوید که جزر و مد اقیانوس جزئی از همین اقیانوس هستند، آنوقت می‌توانید با واقعیت آنها احساس راحتی کنید. مشخص می‌شود که فرازهای زندگی نشیب‌هایی هم به دنبال دارد.

 


زندگی در شرایط سخت چگونه است

به عبارت دیگر، زندگی ایدآل نیست اما خوب است. هدف ما نباید ساختن یک زندگی ایدآل باشد، بلکه هدف باید زندگی کردن یک زندگی غیرایدآل به طریقی اعجاب‌آور باشد. اینکه هر روز صبح از خواب بیدار شوید، خوب به اطرافتان نگاه کنید و هیچ چیز را نادیده نگیرید. همه چیز غیرعادی است. هر روز یک هدیه است. هیچوقت با زندگی عادی برخورد نکنید.

 


نگذارید درد و رنج یک موقعیت زندگی ناامیدتان کند. نگذارید منفی بودن خسته‌تان کند. نگذارید تلخی‌ها شیرینی‌ها را از شما بگیرد. بااینکه ممکن است بقیه با شما مخالف باشند اما به خودتان ببالید که می‌دانید دنیا هنوز جای قشنگی است. افکارتان را عوض کنید و واقعیتتان را هم همینطور.

 


۳. بزرگترین ترس‌هایتان اصلاً وجود ندارند. وقتی زندگی سخت می‌شود، دنبال کردن قلبتان و برداشتن یک قدم دیگر کار سختی می‌شود اما بدتر این است که اجازه دهید دروغ‌های ترس جلو شما را بگیرد. بااینکه ترس می‌تواند وحشتناک باشد و بیشتر از هر نیروی دیگری در دنیا انسان‌ها را شکست می‌دهد، اما به آن اندازه که به نظر می‌رسد هم قوی نیست. ترس فقط به همان اندازه که ذهن شما اجازه می‌دهد، قوی می‌شود. هنوز هم می‌توانید کنترل اوضاع به دست بگیرید.

 


فائق آمدن بر مشکلات

رمز کار این است که ترستان را شناخته و مستقیماً با آن برخورد کنید. برای به کرسی نشاندن حرفتان به او باید سخت تلاش کنید. چون اگر اینکار را نکنید، خودتان را دربرابر حملات آینده ترس قرار خواهید داد. چون هیچوقت به درستی با حریفتان برخورد نکرده‌اید.

 


اگر با ترستان روبه‌رو شوید می‌توانید به آن ضربه بزنید. شجاع باشید! و یادتان باشد که شجاعت به این معنی نیست که نترسید؛ شجاعت یعنی اجازه ندهید ترس جلو شما را بگیرد و نگذارد در زندگی‌تان جلو روید.

 


۴. با تجربیاتتان رشد می‌کنید. به مرور زمان متوجه می‌شوید که زندگی سخت‌تر یا آسان‌تر از چیزی که فکر می‌کردید نیست. به همان اندازه که پیشبینی می‌کردید سخت یا آسان است و اتفاقات همیشه همان زمان که انتظارش را دارید نمی‌افتند. این چیز بدی نیست؛ همین است که زندگی را جالب کرده است. با یک نگرش مثبت همیشه به طور لذت‌بخشی غافلگیر خواهید شد.

 


وقتی انتظار نداشته باشید که چیزها آنطور که می‌خواهید باشند، آنوقت آنها را همانطور که هستند می‌پذیرید. در آخر متوجه می‌شوید که بزرگترین هدیه‌های زندگی آنطور که شما انتظارش را دارید کادوپیچ نمی‌شوند.

 


راه حل زندگی در شرایط سخت

تجربه دقیقاً چیزی است که وقتی اوضاع آنطور که می‌خواهید پیش نمی‌رود، به دست می‌آورید و تجربه ارزشمندترین تسهیلات زندگی است، همان چیزی که به شما قدرت می‌دهد.

 


شما این قدرت را دارید که زخم‌ها و نگرانی‌هایتان را به دانش تبدیل کنید؛ فقط کافی است کاری برایشان بکنید. باید اتفاقی که افتاده را بپذیرید و از چیزی که آموخته‌اید برای برداشتن قدم به جلو استفاده کنید. هر چیزی که تجربه کرده‌اید به شما توانایی می‌دهد تا با چیزهایی که قرار است تجربه کنید، کنار بیایید. این را درک کرده و خودتان را آزاد کنید.

 


۵. نمی‌توانید موقعیت‌هایی که مسئولیت آن را نمی‌پذیرید را تغییر دهید.

 


سیگموند فروید گفته است، «بیشتر آدمها واقعاً خواستار آزادی نیستند، زیرا آزادی مسئولیت‌پذیری طلب می‌کند و بیشتر آدمها از مسئولیت می‌ترسند.» نگذارید شما هم اینطور باشید. وقتی دیگران را بخاطر اتفاقاتی که برایتان افتاده است مقصر می‌کنید، از مسئولیت شانه خالی می‌کنید.

 


اشتباه نکنید، قیمت شادی و خوشبختی، مسئولیت‌پذیری است. به محض اینکه از مسئول کردن آدمها و چیزهای دیگر برای خوشبختیتان دست بکشید، شادتر و خوشبخت‌تر خواهید شد. اگر الان ناراحت هستید، مقصر کس دیگری نیست.

 


آخر اینکه، خوشبختی شما به اعتمادبه‌نفستان بستگی دارد – میل تزلزل‌ناپذیر شما به پذیرش مسئولیت زندگی خودتان، حتی اگر دیگران هم در آن نقش داشته باشند. یعنی به دست گرفتن کنترل زمان حال در زندگی‌تان، فکر کردن به خودتان و گرفتن یک تصمیم قاطع برای یک انتخاب متفاوت. یعنی قهرمان زندگی خودتان بودن، نه قربانی آن.

منبع: https://persianv.com/


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۷ مهر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۴۷:۱۴ توسط:admin موضوع: نظرات (0)